انتخابات پنجاه و نهمین رئیس جمهور ایالات متحده امریکا در 3 نوامبر 2020 (13 آبان 1399) برگزار و پس از آن مشخص میشود آیا دونالد ترامپ شانس مجدد را خواهد داشت که در کاخ سفید بماند یا اینکه جای خود را به رقیبش جو بایدن واگذار میکند. اهمیت این انتخاب در چگونگی مسیر روابط ایران و امریکا باعث شکلگیری یک نشست آنلاین با حضور یکی از اساتید دانشگاه ویرجینیاتِک شد که میزبانی آن را دانشگاه علامه طباطبایی برعهده گرفت. نوشتار پیشرو در یک پرسش و پاسخ جدی میان حاضران و استاد دانشگاه ویرجینیاتِک به واکاوی روابط ایران و امریکا بعد از انتخابات 2020 امریکا پرداخته است.
به گزارش سایت خبری تحلیلی
عطنا، نشست «انتخابات 2020 و آینده روابط ایران و امریکا» با حضور مهرزاد بروجردی، رئیس دانشکده امور بینالملل دانشگاه ویرجینیاتِک امریکا به همت انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه علامهطباطبایی چهارشنبه، 7 آبان به صورت آنلاین برگزار شد.
در این نشست «تازهترین تحولهای انتخاباتی در جامعه امریکا» و «آینده روابط ایران و امریکا» به بحث و چالش گذاشته شد. این نشست که به صورت پرسشوپاسخ علمی میان انجمن علوم سیاسی و استاد دانشگاه ویرجینیاتِک برگزار شد، با بحثهای جدی همراه بود.
چند نفر در انتخابات 2020 رأی میدهند؟
بخش نخست این نشست به موضوع جامعه امریکا اختصاص یافت. حاضران اصلی در نشست با بیان این مقدمه که نظام انتخاباتی امریکا یک نظام دوحزبی است و لازمه آن تقویت گرایشهای دوقطبی در جامعه است، اینگونه از استاد دانشگاه ویرجینیاتِک طرح مسئله کردند که متفکرانی همچون یوشی هیرو فرانسیس فوکویاما[1] و استفان [استیون] مارتین والت[2] بر این خط مشی تأکید دارند در انتخابات سال 2016 میلادی و انتخابات امسال (2020 میلادی)، در جامعه امریکا گرایش به دوپارگی یا دوقطبی شدن در جامعه، شدت یافته است. آیا میتوان با این گزاره موافق بود؟ در صورت تأیید، عامل تشدید دو قطبی شدن (شاید به تعبیری دوپارگی) چه میتواند باشد؟ و در ادامه اینکه، تشدید آن چه نمودهایی در جامعه امریکا دارد؟
مهرزاد بروجردی: با توجه اینکه حدود چهل سال است در امریکا زندگی میکنم و از زمان ریاستجمهوری رونالد ریگان به بعد را به یاد دارم، تا به این حد، شاهد دوقطبی بودن فضای سیاست در امریکا نبودهام. دعواهای دموکراتها و جمهوریخواهها سابقه دیرینهای دارد و میدانیم بخشهای مشخصی از جامعه بهطور خاص به یک گروه بیشتر از گروه دیگر تمایل دارند. با توجه به جغرافیای انتخاباتی امریکا، به طور سنتی رأی ایالتهای میانی و رو به جنوب به جمهوریخواهان و شمالشرق و غرب امریکا به دموکراتها بوده است. البته سیاهپوستان و لاتینتبارها نیز الگوی رأیدهی خاصی دارند.
از دید من، دونالد ترامپ با در پیشگرفتن سیاستهای نامتعارف داخلی و خارجی، به تشدید دوقطبیشدن هر چه بیشتر جامعه امریکا دامن زده است. با شرایط کنونی البته آمارها نشان میدهد مردم امریکا در انتخابات 2020 رکورد مشارکت را میزنند. با توجه به آماری که تا امروز در اختیارمان است، نزدیک 73 میلیون امریکایی در 6 روزمانده به انتخابات رأی دادهاند، در سال 2016 کل رأیدهندگان 138 میلیون نفر بودند. با وجود این که هنوز شش روز به انتخابات 2020 مانده است، مشارکت مردم تابهحال از نصف مشارکت 2016 هم بالاتر رفته است. میشود انتظار داشت بالای 150 میلیوننفر در انتخابات امسال شرکت کنند.
کدام ایالتها سرنوشت انتخابات را تعیین میکنند؟
در ادامه نشست، حاضران دوباره به طرح مسئله پرداختند. برخی ایالتها به طور سنتی به دموکراتها رأی میدهند و به اصطلاح ژورنالیستی، آبی میشوند همانند ایالت کالیفرنیا[3] و برخی ایالتها هم به صورت تاریخی به جمهوریخواهها رأی میدهند و قرمز میشوند. در واقع این ایالتهای چرخشی[4] هستند که سرنوشت انتخابات را مشخص میکنند. چه عاملی باعث میشود در ایالتهایی همانند کارولینای شمالی، ویسکانسین و میشیگان افکار عمومی در یک دوره به کاندیدای جمهوریخواه و در دوره دیگر به کاندیدای دموکرات متمایل شود؟ آیا تغییر انتخاب از ویژگیهای جمعیتی نشأت میگیرد یا مسئله درصد بالای جابهجاییها و رفتوآمد شهروندان بین ایالتهاست و یا اینکه پاسخ را باید در پیوند با وضعیت اقتصادی خاص ایالتها جستجو کرد؟
مهرزاد بروجردی: اگر ما از روی نقشه براساس تعداد ایالتهای هوادار جلو برویم، تعداد ایالتهایی که به جمهوریخواهها رأی میدهند، بیشتر هستند. اما نوع سیستم انتخاباتی امریکا و کالج انتخاباتی (مجمع برگزینندگان) باعث شکلگیری وضعیت متفاوتی میشود. به طور مثال ایالت کالیفرنیا به تنهایی 55 رأی الکترال (کرسی) در کالج انتخاباتی دارد، چرا که جمعیت این ایالت 35 میلیون نفر است و این ایالت خودش به تنهایی هفتمین اقتصاد بزرگ دنیا است.
ایالتهای بزرگی همچون کالیفرنیا و نیویورک به طور سنتی دموکراتها را در موقعیت بهتری برای رقابت قرار میدهد و نه تعداد ایالتها. در این میان ایالتهایی با عنوان ایالتهای چرخشی هم هستند که رأیشان در هر دوره انتخاباتی تغییر میکند. در چهل سال اخیر تا به حال دیده نشده که ایالت جورجیا پس از انتخاب جیمیکارتر یک دموکرات را انتخاب کند، ولی امروزه ایالت جورجیا هم در جایگاه ایالتهای چرخشی قرار گرفته است.
ایالت تگزاس بعد از کالیفرنیا مهمترین ایالت امریکا از لحاظ تعداد رأی الکترال است، چرا که در کالج انتخاباتی 38 رأی الکترال دارد و ترکیب جمعیتی آن تغییر کرده است. چیزی در حدود دو میلیون نفر در چهار سال گذشته به ایالت تگزاس مهاجرت کردهاند و 800 هزار نفر لاتینتبار امسال 18 ساله شدهاند و حق رأی دارند. در واقع ترکیب دموگرافی جمعیت امریکا به شکل وسیعی در حال تغییر است. در این میان سهم جمعیتی سفیدپوستان به علت افزایش نرخ رشد جمعیت سیاهپوستان در حال کاهش است. این پدیده میتواند در الگوی رأیدهی ایالتها ایجاد نوسان کند.
همچنین سهم بخش صنایع در تولید ناخالص داخلی امریکا تغییر کرده است، چرا که ورودی شاغلان به بخش خدمات بیشتر شده و این بخش نسبت به صنعت و یا بخش کشاورزی بیشتر شده است. این موضوع نیز در الگوی رأیدهی ایالتهایی همچون پنسیلوانیا که مرکز تولید آهن و قطب صنعتی امریکا هستند، تاثیر گذاشته است.
یادمان نرود مسئله کرونا (ویروس کووید 19) و تأثیر آن بر اقتصاد در حال حاضر برای افکار عمومی اهمیت دارد. کرونا بخش خدمات را با چالشها جدی روبهرو کرده و صنایعی همانند هتلداری و توریسم (گردشگری) با ضربههای شدیدی مواجه شدند؛ به طوریکه افراد زیادی هم شغل خود را از دست دادند. نرخ بیکاری امریکا در حال حاضر حدود 8 درصد است و تقریباً 12 میلیوننفر در امریکا بیکار هستند.
ایالت فلوریدا نسبت به ایالتهای سردسیر هوای گرمتری دارد و درآمد مالیاتی دولت فدرال به نسبت درآمد بخش خدمات کمتر است، بنابراین یکی از ایالتهای محبوب برای مهاجران میانسالی است که میخواهند در دوران سالخوردگی توانایی مالی بیشتری داشته باشند.
بیشتر افراد از شمال امریکا بهخصوص شمال شرقی که دموکراتنشین هستند به ایالت فلوریدا مهاجرت کردهاند و پایگاه انتخاباتیشان حزب دموکرات است؛ این موضوع فلوریدا را به ایالتی سرنوشتساز تبدیل کرده است. فلوریدا 29 رأی الکترال در کالج انتخاباتی دارد و از دید ناظران هر کسی که آرای ایالت فلوریدا را کسب کند، چه بسا انتخابات را خواهد برد.
بر مبنای آنچه گفتم و با توجه به ترکیب ایالتهای چرخشی، به نظر میرسد دونالد ترامپ شانس کمتری برای انتخاب مجدد دارد، زیرا نیاز دارد در تمام ایالتهای چرخشی رأی لازم را کسب کند و این درحالی است که براساس نظرسنجیها این اتفاق محتمل نخواهد بود. براساس نظرسنجیها در ایالتهای آریزوانا و فلوریدا جو بایدن همچنان پیشتاز است و حتی میتواند آرای ایالت پنسیلوانیا را هم از آن خود کند. عدم موفقیت ترامپ در ایالتهای چرخشی به معنای شکست در انتخابات خواهد بود، چرا که رأی کافی را نخواهد آورد.
مسئلهای که پیروزی ترامپ را کمرنگ کرد
شنیدهها و نظرسنجیها مؤید این گزاره است که بیشترین عاملی که در رفتار رأیدهی ایالتهای مختلف امریکا تاثیر دارد، مقوله اقتصاد است. در این وجه، اگر پاندمی ویروس کووید 19 اتفاق نمیافتاد، به نظر شما آیا میتوانستیم برمبنای نظرسنجیها پیشبینی شکست دونالد ترامپ در انتخابات را احتمال بدهیم؟
مهرزاد بروجردی: به نظر من اگر کرونا نبود، شانس پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات بیشتر بود. چهار سال پیش وقتی ترامپ انتخاب شد، روی مسائلی همانند مهاجرت انگشت گذاشت که در آن زمان برای مخالفان وی اهمیت داشت.
حملات ترامپ به هیلاری کلینتون (نامزد دموکراتها) در انتخابات 2016 میلادی و اینکه یک هفته قبل از انتخابات، رئیس FBI گفته بود که ما باید ایمیلهای هیلاری کلینتون را بررسی کنیم، ضربههای کاری به کلینتون زد و به پیروزشدن ترامپ در انتخابات کمک کرد.
تا به حال 225 هزار نفر به دلیل ابتلا به ویروس کووید 19در امریکا فوت کردهاند. این در حالی است که کل سربازان امریکا که در 10 سال جنگ با ویتنام کشته شدند، 57 هزار نفر بودند. با این نسبت میشود گفت که کرونا بیش از 4 برابر جنگ در امریکا تلفات داده است.
اثرگذاری ویروس کووید 19 تنها از این جهت مهم نیست، بلکه تأثیرات پاندومی کرونا روی اقتصاد و رکود در کسبوکارها با تأکید در بخش صنایع نیز بسیار اهمیت دارد. مردم به دلیل جلوگیری از ابتلا به این بیماری در خانههای خود حبس شدند و ارتباطات اجتماعی خودشان را از دست دادند.
البته دموکراتها راهحل مسائل اقتصادی را پایان یافتن کرونا عنوان میکنند و در این زمینه عملکرد درستی هم داشتهاند اما دونالد ترامپ نتوانسته پاسخ صحیحی در برابر پرسشهای بیشمار طرح شده بدهد و تنها مایل بوده با کم اهمیت نشان دادن کرونا، مسئله را از سر خودش باز کند.
دموکراتها میتوانند اختیار همه قوا را در دست بگیرند
نظرسنجیهای متفاوتی توسط شبکه سیانان و یا فاکسنیوز و دیگر مؤسسههای نظرسنجی در رسانهها منتشر میشود و هر کدام احتمالات انتخاباتی را بر مبنای دادههای خود سناریوبندی میکنند. در دوره قبل، نظرسنجیها سعی داشتند تصویر صحیحی از نقشه آرای الکترال را ترسیم کنند. همگی در زمان انتخابات احتمال دادند بیش از 90 درصد آرا را هیلاری کلینتون به خود اختصاص دهد. بعد از انتخابات مشخص شد کلینتون توانسته آرای ملی را از آن خود کند اما در آرای الکترال شکست خورده و نتیجه نهایی را به ترامپ واگذار کرد. با این دیرینه و سابقه چه تضمینی وجود دارد که در این دوره هم نظرسنجیها نتوانند نتیجه را درست پیش بینی کنند؟ در دوره قبل چه عاملی باعث شد پیشبینی قریب به اتفاق نظرسنجیها اشتباه از آب درآید؟ آیا میشود همچنان به نظرسنجیها اعتماد کرد؟
مهرزاد بروجردی: در سال 2016 میلادی اشتباهات روشی مؤسسهها در نظرسنجیها باعث شد نتیجه انتخابات طور دیگری رقم بخورد. اگرچه کلینتون آرای عمومی را کسب کرد، اما نتوانست آرای الکترال لازم کالج انتخاباتی را به دست آورد و نتیجه را به ترامپ واگذار کرد. همین مسئله باعث شد در چهار سال گذشته نشریاتی همانند واشنگتن پست، نیویورک تایمز، تغییر فرمولبندی و اصلاح روششناسی در نظرسنجیها را در دستورکار قرار دهند. بسیاری از طرفداران جمهوریخواه به تماسهای تلفنی پاسخ نمیدهند، یعنی هنگامی که برای نظرسنجی تماس گرفته میشود، آنها تلفن را قطع میکنند و جواب نمیدهند. یا کسانی که تحصیلات زیر دیپلم دارند، معمولاً به نظرسنجیها پاسخ نمیدهند. اینبار سعی شده با درنظرگرفتن ملاحظاتی از این دست، درصد خطا (اُریب) در نظرسنجیها لحاظ و برآورد شود.
وقتی نتایج نظرسنجیها را مرور میکنیم، بدون استثنا یک گرایش بیشتر خود را برجسته میکند و آن افزایش شکاف برتری انتخاب جو بایدن به دونالد ترامپ است، به شکلی که نشریه معتبر اکونومیست (The Economist) شانس بایدن برای پیروزی در انتخابات را بالای 90 درصد اعلام کرده است. با این سناریوها، به نظر میرسد اگر در این شش روز باقیمانده، اتفاق خارقالعادهای همانند یک افشاگری بزرگ علیه بایدن رُخ ندهد، دموکراتها نهتنها در رقابت ریاستجمهوری 2020 برنده میشوند، بلکه کرسیهای کنگره را (هم مجلس سنا و هم مجلس نمایندگان) را در اختیار خواهند گرفت.
انتخاب جو بایدن به ریاست جمهوری امریکا میتواند تبعات مهمی در سیاست داخلی و خارجی امریکا به دنبال داشته باشد. در تاریخ امریکا مدت زیادی است که هر سه نهاد قدرت به طور یکسان در اختیار یک حزب نبوده است. رئیسجمهور با استفاده از پشتیبانی که در کنگره و سنا از او خواهد شد، میتواند تصمیمهای خودش را عملی کند و برنامههای خود را به پیش ببرد.
در مجلس نمایندگان، 435 کرسی در رقابت هستند، دموکراتها با 232 کرسی نسبت به جمهوریخواهان با 197 برتری دارند و طبق نظرسنجیها میتوانند بین 3 تا 15صندلی دیگر را نیز از آن خود کنند اما در مجلس سنا، جمهوریخواهان با 53 کرسی نسبت به دموکراتها با 45 کرسی پیشتاز هستند. در صورت روی کار آمدن دموکراتها میتوان احتمال داد تاکتیکها در سیاست داخلی و خارجی امریکا تغییر کند.
البته منظور من فقط در سال 2020 میلادی نیست. دموکراتها میتوانند چه در سطح کنگرههای ایالتی و چه در سطح کشوری در نقشه انتخاباتی تجدیدنظر کنند. اگر دموکراتها قدرت را در دست داشته باشند، سعی میکنند نقشههای انتخاباتی را به نفع خود تغییر دهند. یعنی صفبندیها وخطکشیهای مناطق حوزههای انتخاباتی را تغییر دهند.
احتمال طرح دعوای حقوقی در انتخابات 2020 چقدر جدی است؟
بگذارید به بعد از انتخابات سوم دسامبر (13 آبان) بپردازیم. ترامپ در مناظره نخست از اینکه باید قدرت را پس از شکست به بایدن تحویل دهد، طفره رفت. از طرفی رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ گفته است در صورتی که در انتخابات تقلب نشود، ترامپ قدرت را تحویل میدهد. دادگاه عالی هم اعلام کرده رأیهای پس از سوم نوامبر خوانده نمیشود. شما نسبت به حوادث پس از انتخابات 2020 امریکا چه چشماندازی دارید؟ با توجه به اینکه 30 تا 40 درصد هواداران دو حزب گفتهاند اگر رقیب پیروز شود، ما پیروزی را نمیپذیریم، شکاف ایجاد شده در جامعه امریکا پس از انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا دونالد ترامپ در صورت شکست وارد دعوای حقوقی میشود؟ چقدر محتمل است دعوای حقوقی روی نتیجه نهایی انتخابات 2020 تاثیر بگذارد؟
به نظر من، در روز سوم نوامبر نتیجه نهایی معلوم نمیشود، چراکه به احتمال زیاد طرح دعوای حقوقی به دادگاه عالی خواهد رفت. دونالد ترامپ و جمهوریخواهان استدلال میکنند تعداد زیادی از 73 میلیوننفری که تا به حال رأی دادهاند، دموکرات هستند چون نمیخواستند در صف بایستند و به کرونا مبتلا شوند و جمهوریخواهان بیشتر در روز انتخابات رأی میدهند.
اگر خبرگزاریها در روز انتخابات میزان رأی حوزهها را اعلام کنند، بدون شک میتوان انتظار داشت که دونالد ترامپ جلوتر از رقیب خود جو بایدن باشد و در نتیجه، ترامپ میتواند اعلام پیروزی زودرس کند. اما وقتی که نتایج آرای ارسالی خوانده شود و ورق برگردد، دعوا به دادگاه عالی امریکا و پس از آن به کنگره امریکا خواهد کشید.
فقط در صورتی این اتفاق نمیافتد که پیروزی یکی از کاندیداها آنچنان قاطع باشد که دیگر جای شک باقی نگذارد. استدلال ترامپ استدلالی منطقی نیست زیرا میگوید که اگر من شکست خوردم در آرای ارسالی تقلب صورت گرفته است و اگر من ببرم هیچ تقلبی صورت نگرفته است و بعید است در دادگاههای امریکا چنین استدلالی پذیرفته شود. اما نهادهای بالادستی قدرت در امریکا یعنی دادگاه عالی و کنگره هر رأیی را بدهند، مردم آن را میپذیرند و به آن احترام خواهند گذاشت.
نقشۀ آرای الکترال ایالتهای متحده امریکا در انتخابات سال 2020
روابط ایران و امریکا پس از انتخابات 2020
بخش دوم نشست آنلاین با استاد دانشگاه ویرجینیاتک به روابط ایران و امریکا پس از انتخابات 2020 اختصاص یافت. پرسش اصلی این بود که اگر دونالد ترامپ پیروز انتخابات شود، در چهارسال آینده ایران با چه مسئله و چالشی مواجه میشود؟ آیا در چهار سال دوم با ادامه سیاست فشار حداکثری مواجهیم؟ یا اینکه ترامپ استراتژی خود را تغییر میدهد؟ آیا ایران در چهار سال آینده هم با رویکرد فعلی در برابر سیاست فشار حداکثری موضع میگیرد؟ یا اینکه دوباره دو طرف برای حل چالشها به سمت مذاکره خواهند رفت؟
مهرزاد بروجردی: افرادی که در مقام اپوزیسیون و مخالف نظام سیاسی مستقر در ایران هستند، بیشتر مایلاند دونالد ترامپ در کارزار انتخابات پیروز شود، با این فرض که سیاست فشار حداکثری ترامپ حاکمیت را به عقب میراند و یا حتی در یک فرضیه باعث تغییر نظام سیاسی میشود، اما از دید بنده این استدلال دقیق نیست.
در مجموع از نگاه من، اگر دونالد ترامپ دوباره به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده امریکا انتخاب شود، ایران مجبور به مذاکره میشود زیرا تحمل تداوم فشار اقتصادی در چهار سال دیگر امکانناپذیر است. فشار حداکثری آسیب بسیاری به اقتصاد ایران وارد کرده است و نمیشود کشوری را با جمعیت 80 میلیون نفری با فروش نفت زیر یک میلیون بشکه در روز اداره کرد، مگر اینکه راهکار جدی دیگری اتخاذ شود.
البته دونالد ترامپ در سیاست خارجی نشان داده علاقهمند به درگیریهای بینالمللی نیست. در چهار سال گذشته امریکا کمترین حضور را در جنگهای خاورمیانهای داشته است، پس طرح این گزاره که ترامپ میتواند یا میخواهد نظام مستقر سیاسی در ایران را تغییر دهد، استدلال بیپایه و امید واهی مخالفان است.
میتوان اینطور استدلال کرد که اگر دونالد ترامپ دوباره انتخاب شود، نگران جایگاه خود در تاریخ است و میخواهد سعی کند چه با ایران و یا چه با کره شمالی به توافق برسد تا بتواند در حوزه سیاست خارجی مدعی باشد که چالشهای سیاستخارجه امریکا را از میان برداشته است.
در مورد جو بایدن نیز، این انتظار که بازگشت امریکا به برجام باعث میشود اقتصاد ایران یکشبه شکوفا شود، به همان نسبت بیپایه است و به هیچوجه این اتفاق نخواهد افتاد.
واقعیت این است که امریکا در 40 سال در زمینههای مختلف ایران را تحریم کرده است، بعضی از تحریمها توسط رئیسجمهور وضع شده، بعضی توسط کنگره (مجلسین نمایندگان امریکا) و بعضی دیگر توسط وزارت خزانهداری. بنابراین بایدن اگر بخواهد این تحریمها را بردارد، باید هزینه بالایی در سرمایه سیاسی خود بپردازد.
تحریمهای ایران نه فقط در بخش هستهای، بلکه در رابطه با فعالیتهای ایران در منطقه و مسئله حقوق بشر و غیره هم هست. در صورت پیروزی دموکراتها در انتخابات نیز بسیاری از تحریمها سرجایشان باقی خواهند ماند و یادمان باشد که بایدن همان سیاست باراک اوباما را ادامه خواهد داد، یعنی دیپلماسی به همراه زور.
بایدن به معاهدات بینالمللی بر میگردد
گفته میشود جمهوریخواهان در مسائل بینالمللی یکجانبه رفتار میکنند و دموکراتها همهجانبهنگر هستند. در دوران باراک اوباما یک اجماع جهانی علیه ایران به وجود آمد و حتی چین و روسیه قطعنامههایی که علیه ایران صادر میشد، را تأیید کردند. با این رویداد، حالا اگر جو بایدن روی کار بیاید، آیا ما دوباره با همان اجماع جهانی علیه ایران روبهرو میشویم؟
مهرزاد بروجردی: نگاه جو بایدن در حوزه سیاست خارجی با دونالد ترامپ متفاوت خواهد بود. در 100 روز اول، احتمالاً بایدن اعلام خواهد کرد به معاهده پاریس و به سازمان بهداشت جهانی (WHO) که امریکا در دوران ترامپ از آن خارج شده بود، بر میگردد.
همچنین بایدن سعی میکند دوباره با کشورهای اروپایی، چین و روسیه همکاری کند و به معاهده برجام با ایران برگردد. البته رابطه بایدن با روسیه به خوبی رابطه ترامپ با روسیه نخواهد بود و چالشهایی ممکن است شکل گیرد. بنابراین میتواند در رابطه با ایران اختلافنظر داشته باشند. بایدن قطعا سیاست تهاجمیکه ترامپ در رابطه با چین را در پیش گرفته، ادامه نخواهد داد و میتوان انتظار داشت که در دوره ریاستجمهوری بایدن، روابط امریکا و چین بهبود یابد.
رویکرد بایدن در خاورمیانه با ترامپ تفاوت دارد
آیا پیروزی جو بایدن در انتخابات، در روند صلح اسرائیل با دولتهای عربی تاثیر میگذارد؟
مهرزاد بروجردی: این کشورهای عربی (امارات و بحرین) که رسماً با اسرائیل معاهده صلح امضا کردهاند، مورد پسند دموکراتها هم هستند و بایدن قصد بیتوجهی به این موضوع را ندارد زیرا منطقی نیست و بدیهی است که در خاورمیانه اولویت اول امریکا، حمایت از اسرائیل است. اما دولت ترامپ سیاستی که در پیش گرفت، به کنار گذاشتن کامل فلسطینیها انجامید و البته بایدن این طور نخواهد بود چرا که دموکراتها تأکید دارند چنین سیاستی به سرانجام نخواهد رسید. دموکراتها سعی میکنند فصل دیگری را در خاورمیانه رقم بزنند و آن عادیسازی روابط اعراب با اسرائیل با رعایت حقوق فلسطینیان است.
تاثیر لابیها در سیاست خارجی دولتها در امریکا
ایالات متحده امریکا کشور گروههای لابی[5]گر و تینک تنک[6]ها است. سیاست خارجه ایالات متحده در قبال ایران چقدر تحت تاثیر لابیها و تینک تنکها قرار میگیرد. بهخصوص در سالهای اخیر که شنیده میشود لابی عربستان و امارات تاثیر بسیاری در انسجام و جهتدهی سیاستهای یکجانبه امریکا در قبال ایران دارد.
مهرزاد بروجردی: بدون شک لابیها، تینک تنکها (اتاقهای فکر) نقش زیادی در شکلگیری سیاستها چه داخلی و چه خارجی در امریکا دارند. واقعیت این است که تینک تنکها در تبعید هستند و سیاستمدارانی که در دولت بودند و انتخابات را باختهاند به این مکانها میروند و سعی میکنند با دانش و تجربهای که در سیاست آموختهاند، مقالاتی بنویسند که به دولتمردان در راستای پیشبرد سیاستهایشان کمک کند.
در امریکا نهادهایی هستند که در کارشان بسیار حرفهایاند، برای مثال امریکا 16 نهاد اطلاعاتی موازی دارد و این نهادها کارهای جدی مطالعاتی انجام میدهند و برایشان مهم نیست کسی جمهوریخواه است یا دموکرات، بلکه در جهت منافع ملی امریکا فعالیت میکنند. این نهادها با بهرهگیری و مشورت کارشناسان و صاحبنظران در حوزههای مختلف معرفتی، سعی میکنند رویدادهای مهم را در هر نقطهای از جهان از زوایای دید متعددی زیر ذرهبین قرار دهند.
تأثیر انتخابات در امریکا بر انتخابات در ایران
آیا نتیجه انتخابات 2020 امریکا در سیاست داخلی ایران بهخصوص در ترسیم سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 در ایران تأثیر میگذارد. آیا انتخاب دونالد ترامپ کمک میکند که دولتی محافظهکار در ایران روی کار بیاید؟ یا اینکه پیروزی جو بایدن در انتخابات سبب افزایش شانس میانهروها در انتخابات سال 1400 ه.ش در ایران میشود؟
مهرزاد بروجردی: من در رابطه با انتخابات آینده ایران خوشبین نیستم، به نظر من چه بایدن ببرد و چه ترامپ، کسانی که به عنوان نماینده جدی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 ه.ش روی کار خواهند آمد، افرادی محافظهکار خواهند بود، نه اصلاح طلبان. اگر ترامپ انتخاب شود، استدلال برخی از نمایندگان محافظهکار این خواهد بود که آنها (دولت ترامپ) با زبان قلدری صحبت میکنند، پس ما هم باید با زبان قلدری پاسخ بدهیم. اگر بایدن بیاید این احتمال میرود که تعداد شرکتکننده در انتخابات ایران بالا خواهد بود، چون بسیاری فکر میکنند که این یک دریچهای را برای برجام باز کرده است. اما واقعیت داستان این است که اصلاحطلبان شانس زیادی در انتخابات ندارند. البته فرجه زمانی کافی برای به توافق رسیدن دو رئیس جمهور ایران و امریکا در فاصله میان انتخابات 2020 امریکا و انتخابات 1400 ایران وجود ندارد.
منافع گروهی، منافع ملی را تحت شعاع قرار داد
برخی در داخل استدلال میکنند محافظهکاران و اصولگرایان از این جهت با مذاکره مخالفند که نمیخواهند رقیبشان مذاکره کند و اگر خودشان سر کار بیایند، به دلیل شرایطی که بر اقتصاد کشور حاکم است، آنها هم به سمت مذاکره متمایل میشوند. نظر شما درباره این اظهارنظر چیست؟
مهرزاد بروجردی: یکی از فجایع سیاسی در ایران این است که منافع گروهی چقدر منافع ملی را تحت شعاع قرار داده است. این روند 40 ساله دولتمردان در ایران بوده است و تنها در برجام خلاصه نمیشود. در حوزه سیاست خارجه ایران، مشکل اساسی این است که دولتمردان ایران به یک زبان صحبت نمیکنند و هر کس برای خودش اظهار نظر میکند.
چشم اندازی که در انتظار است
آیا با وجود تضاد منافع ایدئولوژیکی و هویتی اساساً میتوان چشمانداز روشنی در رابطه با روابط آینده ایران و امریکا متصور بود؟
مهرزاد بروجردی: حدود 40 سال است که شاهد نزاع ایدئولوژیکی ایران و امریکا هستیم و یادمان هم است که این دو کشور در پارهای از مسائل خاص توانستهاند، به توافق برسند. بنابراین اختلافنظر ایدئولوژیک بدین معنا نیست که دو طرف نتوانند به توافقی دست یابند. اما بر طبق عرف در عرصه روابط بینالملل همیشه حرف اصلی را کسی که قدرتمندتر است، میزند.
وقتی که از ایران و امریکا صحبت میکنیم از دو قدرت برابر و متوازن صحبت نمیکنیم، بر این مبنا، یک کشور مجبور خواهد شد امتیازات بیشتری دهد و تحریمها و محدودیتهای بیشتری را بپذیرد.
ایران چقدر در اولویت افکار عمومی امریکا است؟
در پایان حاضران از استاد دانشگاه ویرجینیاتک پرسیدند که مسئله ایران در سرنوشت انتخابات 2020 امریکا چه تأثیری میتواند داشته باشد؟ آیا مسئله ایران در افکار عمومی امریکا در اولویت است؟ و آیا میتوان استدلال کرد که مسئله اشغال سفارت امریکا و ماجرای طبس باعث شکست جیمی کارتر، دموکرات در دور دوم انتخابات در سال 1980 میلادی شد؟
مهرزاد بروجردی: بدون شک مسئله اشغال سفارت امریکا در ایران باعث شکست کارتر شد و ضربه بسیار زیادی وارد کرد اما این به منزله این نیست که در انتخابات فعلی (2020)، مسئله ایران مهم باشد. مسئله ایران به هیچوجه مهم نیست. در امریکا مسئله کلیدی برای مردم همواره اقتصاد بوده و امسال اپیدمی کرونا هم چالشهای اساسی در اقتصاد ایجاد کرده، چرا که خدمات درمانی برای مردم اهمیت بسیاری پیدا کرده است. سیاست خارجی در این دوره از انتخابات، با توجه به مسائل داخلی فعلی در امریکا، به هیچوجه مورد توجه رأیدهندگان نیست.
خبرنگار
محدثه آقایی | دبیر فاطمه
ملکمحمدی
[1] Yoshihiro Francis Fukuyama
[2] Stephen Walt
[3] انتخابات ریاستجمهوری امریکا که در نوامبر امسال برگزار میشود، یک انتخابات غیرمستقیم است. در این انتخابات رأیدهندگان به فهرستی از کاندیداهای مجمع گزینندگان Electoral College (538 عضو دارد) رأی خواهند داد؛ گزینندگان سپس به صورت مستقیم رئیسجمهور و معاونش را انتخاب خواهند کرد. در صورتی که هیچ نامزدی نتواند ۲۷۰ رأی الکترال را که حداقل رأی مورد نیاز جهت پیروزی در انتخابات است، کسب کند، مجلس نمایندگان از بین ۳ نامزدی که بیشترین رای الکترال را کسب کردهاند، یکی را به ریاست جمهوری برخواهد داشت. ایالت کالیفرنیا بیشترین رأی الکترال را در مجمع گزینندگان با 55 رأی دارد.
[4] Swing State
[5] لابی (Lobby) به گروهی میگویند که در اوضاع سیاسی کشوری از طرق مختلف قانونی، سعی در اعمال نفوذ و پیشبرد دیدگاه خود را داشته باشد.
[6] اصطلاح تینک تانکها (Think Tank) در ادبیات تخصصی همان اتاقهای فکر یا هیاتهای اندیشه ورز هستند که نقشی کلیدی در سیاستگذاری و تصمیمگیری دارند. این اصطلاح برای نخستین بار در کشورهای انگلیس و امریکا و بعدا در اروپا رایج شد.